اتفاقی که در سالیان اخیر افتاده این است که تعدادی سایت یا رسانهی مجازی تاسیس شدهاند که بهطور اختصاصی به سینمای مستند میپردازند. نخستین رسانه در این میان پیک مستند هست که تو و پیروز کلانتری راه انداختید. از آغاز کارتان بگو.
شروعش از بهمن سال ۸۵ بود. در اولین مطلبی که توی سایت گذاشتیم نوشتیم که ما مستندسازیم، دربارهی مستند بحث میکنیم و مینویسیم و چون امکان درآوردن مجله برای مستند وجود ندارد و سرمایهاش را نداریم این کار را در یک رسانهی مجازی میخواهیم انجام بدهیم. تا دو سال پیروز همراهم بود اما بعد از آن خودم بهتنهایی این کار را ادامه دادم.
پیک مستند مطلقاً رسالت خبررسانی ندارد و میخواهد در کنار طرح پارهای مطالب آموزشی مستند بیشتر به فیلمهای روز مستند و با نگاهی تحلیلیتر بپردازد. این سایت در چهارچوب امکانات و تواناییهای من ِ مدیر سایت که دلمشغولیهای فراوان دیگری دارم و تنی چند از دوستان قلمبهدست کار میکند و بهدلیل عدم اشتغال تماموقت ما به سایت، طبعاً حرفهیی نیست و انتشار مرتبی ندارد. برخلاف آغاز کار دیگر ادعای بلندپروازانهای ندارم؛ اما فکر میکنم در این چهار سالی که سایت تاسیس شده توانستهایم برخی از رویدادهای مهم سینمای مستند ایران را پوشش بدهیم. مثال مشخصش مباحث متعددی بود که پیرامون تحریم جشنوارهی سینما حقیقت در سطح گستردهای از مستندسازان بهراه افتاد.
کمی بیشتر توضیح بده. چه بخشهایی بهطور مرتب داری و مثلاً پروندههایی هم داشتی؟
در ابتدا فکر کردیم کارهای زیادی میتوانیم بکنیم مثل میزگردهای تخصصی سینمای مستند، اما بعد معلوم شد که هر کدام از این کارها نیروی انسانی ثابت و پارهوقت و نیز سرمایه میخواهد که طبعاً ما نداشتیم. پس به کار در مقیاس محدود اکتفا کردیم و ترجیح دادیم به همین شکل که میبینی کار را ادامه دهیم، یعنی مطالب بیشتر تحلیلی راجع به مسایل این سینما و فیلمهای مهم و گاهی هم که به دستم رسید مطالب آموزشی. این آخری البته در این سالها مشتریان خاص خود را پیدا کرده و از اتفاق از مطالب پربازدید سایت است و حتی به فکر افتادهام که اینگونه مطالب را در پروندههای جداگانهای جمع کنیم.
با توجه به اینکه نوشتن برای سایتها عموماً درآمدی برای نویسندگان ندارد برای گردآوردن مطلب چه کار میکنی؟
اصولاً چند نفر انگشتشمار هستند که دربارهی سینمای مستند مینویسند، یکیش خود تو. همهی ما در این سایتهای مستند و مجلات مینویسیم، منتها یکی در یک جا بیشتر و در جای دیگر کمتر. یکی از محدودیتها و مشکلات این سایتها عدم کار حرفهیی است و نبود سرمایه، در نتیجه این رسانههای مجازی صرفاً بر مبنای علایق مدیران سایتها اداره میشوند.
برای جذب مخاطب و الگوگیری به دیگر سایتهای ایرانی و خارجی هم سر زدی؟
طبعاً. من کلاً زیاد وبگردی میکنم و در یک دوره بهشدت سایتهای مربوط به این سینما را دنبال کردم، اما سایت خیلی فعال مستند در زبانهای دیگر هم خیلی کم است و آنها هم که هستند بیشتر در ارتباط با موسسات هستند و سایتهایی مثل ما یک مقدار مخصوص به خودمان است. من فکر میکنم که سایتهای مستند ایرانی با تمام تنوع خوبی که دارند بهتر است از کمکهای اسپانسر برخوردار شوند. نبود این حمایت و عدم سرمایه باعث میشود که سایتها صرفاً به سلیقهی مدیرانشان وابسته باشند و کار هیچگاه حرفهیی نشود. البته این نشاندهندهی ضعف سینمای مستند ایران است که با وجود دهها مستندساز مطرح، ۲ انجمن، کلی شرکتهای فعال و چند متولی دولتی نمیتواند از یک سایت اختصاصی مستند حمایت کند.
برای حل این موضوع بنیهی اقتصادی به جذب آگهی و راههایی از این قبیل فکر کردهای؟
بهنظر میآید که اصلاً کشش نداشته باشد، ضمن اینکه گردانندگان این سایتها هم کار اصلیشان مدیریت سایت نیست. بنابراین اگر که کششی هم در بازار وجود داشته باشد باید این کار به یک تشکیلات حرفهیی سپرده شود. در عین حال میبینیم که در سینمای اکران هم تامین آگهی کار راحتی نیست. البته باید بگویم که همین سایتهای پیک مستند، رای بن مستند و ... در ابتدا با چشمداشتی به کسب درآمد از این راه و پرداخت حقالزحمه به نویسندگان تاسیس شدند، اما وقتی که دیدیم شدنی نیست از خیرش گذشتیم.
بهفرض که یک اسپانسر فعال و قوی برای پیک مستند پیدا شد و مثلاً شرطهایی برای این حمایت گذاشت، از جمله اینکه مخاطب کنونی سایت باید برای مشاهدهی برخی مطالب باید پول بپردازد؛ آیا با این گونه موافقی؟
اصلاً با پولیکردن ارتباط سایت با مخاطبان موافق نیستم، شدنی هم نمیدانم. این بیشتر برای جاهایی مناسب است که رسالههای مفصل دانشگاهی توی سایت میگذارند و اهل تحقیق نیاز به این رسالهها دارند. صادقانه بگویم گاهی بهخاطر همین مشکلات به این نتیجه رسیدهام که این کار را ادامه ندهم اما این سایت جاذبههایی دارد که از این کار همیشه منصرفم کرده است، یکیش امکان درج مطالبی توی سایت است که هیچ رسانهی مکتوبی حاضر به چاپش نیست. خود این کار برایم ایجاد انگیزه میکند.
گفتی مطالب آموزشی ِ کاربردی پربازدیدتر است...؟
بله. نقد یک فیلم یک تاریخ مصرف دارد، تا زمانی که آن فیلم مورد توجه است، وقتی که فیلم دیگری آمد و توجه مخاطب را جلب کرد، تاریخ مصرف آن نقد تمام شده؛ اما مطالبی دربارهی تدوین فیلم مستند، گفتار متن فیلم مستند و یا کتابی دربارهی پژوهش مستند، همیشه خریدار خود را دارد و بهمرور مشتریان خود را پیدا کرده و به تعداد این مشتریان اضافه میشود.
کتاب بهنسبت کمحجم ولی بسیار باارزش پژوهش سینمایی را که تهامینژاد نوشته، خودش از طریق پیک مستند به دوستداران سینمای مستند تقدیم کرده است. کار قشنگی بود. اما اگر بخواهی که کتابهایی از این دست را که مولف آن مدتها و شاید سالها برایش زحمت کشیده توی سایت بگذاری، طبیعی و عقلانی است که توی سایت امکانی فراهم شود برای پرداخت پول کتاب بهطوش آنلاین. خود این کار هم سایت را به طرف حرفهییتر شدن میبرد، اینطور نیست؟
باید به زحمت و هزینهاش بیارزد، تجهیز سایت به سامانهی پرداخت اینترنتی و این جور امکانات برای سایتی میصرفد که در سال دهها عنوان کتاب عرضه میخواهد عرضه کند، نه ما که اولاً تعداد کتاب و پژوهش دست اول در این زمینه کم است و درثانی مشتری پیگیر هم در این عرصه خیلی نیست. کلاً هم این سینما یک حوزهی محدود است و خود این محدودیت باعث میشود که کار سایتگردانی مثلاً متکی شود به علاقهی فردی مدیر آن. اما خودمانیم، وقتی با پول و امکانات اندک میشود سایتی مانند پیک مستند را گرداند، اصلاً چه نیازی هست برای حرفهییگری و ایجاد بنیهی اقتصادی برای آن؟! وقتی پای اسپانسر وسط بیاید دیگر آن آزادی عمل که من ِ مدیر سایت حالا دارم دیگر نخواهم داشت. مثلاً فرض کن اگر که مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی اسپانسر ما بود؛ آن موقع شاید بسیاری از مطالبی که در سایت راجع به جشنوارهی سینماحقیقت یا سیاستهای خود این مرکز گذاشتهایم امکان انتشار نداشت.
نکتهی مهمی توی صحبتهات هست و آن اینکه تمام کسانی که در باب سینمای مستند قلم میزنند همان جمع محدودی هستند که خود تو و من جزء آنان هستیم. شرط تداوم از مستند نوشتن ورود و تربیت نیروهای تازه است که عدم ورود این نیروها یک مقدار نگرانکننده بهنظر میرسد. نظرت چیست؟
این نگرانی را من هم دارم اما نه بهاندازهی تو. امیرحسین ثنائی (مدیر سایت رای بن مستند) مرجان ریاحی (مدیر سایت پایگاه خبری فیلم کوتاه) و نسیم نجفی، مهرداد فراهانی، مینا کشاورز و مهدی گنجی همهگی از نسل جوان هستند. اما موضوعی که وجود دارد و باعث حضور گاهبهگاه قلمبهدستان جوانتر میشود این است که نویسندگان این عرصه مثل خود ماها همه کاری در عرصهی سینمای مستند میکنند و بیش از همه کاری به ساختن فیلم مستند علاقه دارند.
در مورد گسترش شبکههایی که بیشتر فیلم مستند نشان میدهند و یا تاسیس شبکهای خاص این سینما، فکر میکنی این موضوع باعث گرمتر شدن بازار نقد فیلم مستند در ایران و در نتیجه گسترش فعالیت رسانههای مجازی در این زمینه بشود؟
فکر نمیکنم زیرا در کشورهای خارجی که شبکههای مشهوری مثل دیسکاوری و نشنالجئوگرافی وجود دارد، رسانههای مکتوب یا مجازی تخصصی مستند چندان فعال نیستند. اما فکر میکنم که رسانههای خودمان باز هم این مسیری را که دارند ادامه خواهند داد. انگیزهی کافی هم برای این کار وجود دارد. کسی که در عرصهی سینمای اکران مینویسد روی هر موضوعی (مثلاً فیلمنامه) انگشت بگذارد دستکم ۲۰ کتاب خواهد یافت، اما در دنیای سینمای مستند ادبیات غنیای وجود ندارد و بنابراین کسی که در این عرصه مینویسد در واقع دارد راه تالیف کتابهایی را که باید در باب سینمای مستند نوشته شود، هموار میکند. در واقع نویسندگان سینمای مستند یکجوری پیشرو محسوب میشوند. این، یک عرصهی چالشی و پژوهشی خوب است برای اهالی ادبیات سینمای مستند است.
این گفتوگو ابتدا در ماهنامهی فیلم (شمارهی ۴۳۳ آبان ماه ۹۰) منتشر شده است.