شرمین عبید چینائی با دریافت اولین اسکار پاکستان در ۲۶فوریه ۲۰۱۲ تاریخ ساز شد. شرمین که یک روزنامهنگار تحقیقی و مستندساز است، علاوه بر افتخار دریافت جایزهی اسکار توانسته است برای اولین بار در تاریخ سینمای پاکستان جوایزی نظیر جایزهی اِمی را نیز کسب کند.
فیلم مستند حفظ صورت بر روی تلاشهای جراح متخصص زیبایی انگلیسی - پاکستانی به نام دکتر محمد جواد تمرکز دارد که به پاکستان سفر میکند تا به زنانی که قربانی اسیدپاشی هستند، کمک کند. حفظ صورت نه تنها نشاندهندهی مخمصهای است که صدها زن در سراسر پاکستان در طول سال به آن گرفتار میشوند، بلکه نگاهی دارد به لایحهی تاریخی تصویب شده توسط مجلس پاکستان که مجازات سختی را برای عاملان این جنایت هولناک در نظر گرفته است. این گفتوگو توسط نادیا رسول قبل از اعلام برندهی اسکار انجام گرفته است.
از ده سال گذشته که کار فیلمسازی را آغاز کردید، روایت بصری در پاکستان با توجه به تغییر در چشمانداز رسانههای دیجیتال، چه میزان پیشرفت داشته است؟
پاکستان همواره پیشینهای غنی در داستانسرایی داشته است. سنت گفتن تاریخ شفاهی و داستان در فرهنگ ما همیشه وجود داشته که امروزه در ادبیات، موسیقی و هنر، خودش را نشان میدهد. ده سال پیش که کارم را آغاز کردم، پاکستان تنها دو کانال تلویزیونی داشت؛ امروز بیش از هشتاد کانال خصوصی در کنار دهها ایستگاه رادیویی و روزنامه وجود دارد. رشد این چنینی رسانههای دیجیتال نتیجهی باورنکردنی بر روی دسترسی به اخبار و اطلاعات و اسناد فرهنگی کشور ما داشته است.
بطور خاص رسانههای دیجیتال موانع میان داستانسرا و بیننده را بر میدارند و به داستانسرا اجازه میدهند که در حوزهی مسائل عمومی نیز وارد شود و نظر خود را بیان کند. وجود این رسانهها برای جوانان پاکستانی بسیار مفید و کاربردی بوده است.
ما جامعهای از وبلاگ نویسان، فیلمسازان و هنرمندانی داریم که کار خود را بصورت آنلاین تبلیغ و توزیع میکنند. برای من بسیار هیجانانگیز است که بخشی از جامعهی خلاق پاکستان در این دوران باشم. موسیقی ما، مردم را دور هم جمع میکند، ادبیات ما تحسین جهانی را بر میانگیزد و صنعت فیلمسازی ما مرزها را میشکند و جلو میرود و گسترش مییابد. من از امکاناتی که این رسانههای آزاد در اختیار ما قرار میدهند به شدت هیجان زده هستم و امیدوارم که از این رسانهها به نحو احسنت استفاده کنیم.
چالشهایی که بر سر راه یک مستندساز در پاکستان به خصوص اگر زن باشد، وجود دارد چیست؟ برای ساخت فیلم حفظ صورت با چه موانعی روبرو شدید؟
موانعی که بر سر راه مستندسازان در پاکستان وجود دارد بیشتر به تامین مسائل مالی بر میگردد تا مسائل جنسیتی. ساخت فیلم مستند سابقهی چندانی در پاکستان ندارد در نتیجه کانالهای تلویزیونی و مراکز تولیدی بر روی ساخت مستند سرمایهگذاری نمیکنند. در هر صورت ما داستانهای زیادی برای نشان دادن داریم که مطمئنا تعداد زیادی از مردم در سراسر جهان دوست دارند این داستانها را ببینند.
برای ما در زمان فیلمبرداری هیچگونه مشکل فیزیکی پیش نیامد اما در عوض بزرگترین مشکل طرز تفکر جوامع محلی بود. بیشترین آماری که در مورد خشونت اسیدی وجود دارد مربوط به منطقهی کمربندی سرائیکی در استان پنجاب است. منطقهای که در آنجا پنبه پرورش میدهند و اسید هم به وفور یافت میشود؛ چرا که از آن در مزارع استفاده میکنند.
کمربندی سرائیکی جایی است که مردمی با پایینترین سطح اجتماعی و تحصیلات را در خود جای داده است و بالاترین آمار بیکاری در کشور مربوط به این منطقه میباشد و تمامی این مسائل به شکلگیری فرهنگی انجامیده است که در طول زمان منجر به ایجاد فرم خاصی از خشونت علیه زنان شده است. در چند روز اول فیلمبرداری، در ارتباط با این جوامع و زنانی که نجات یافته بودند دچار مشکل شدیم اما بعد از اینکه در شهر مستقر شدیم و توانستیم با آنها ارتباط برقرار کنیم دیگر با مانعی روبرو نشدیم.
به نظرتان بردن جایزهی اسکار چه نقشی در نشان دادن چهرهی پاکستان در خارج میتواند داشته باشد؟ و شخصا از اینکه نامزد دریافت این جایزه شدهاید چه احساسی دارید؟
به نظرم برای پاکستانیها مهم است که استعداد و تواناییهایشان را با دیگر نقاط جهان به اشتراک بگذارند. افتخار میکنم که نمایندهی پاکستان در این رقابت معتبر جهانی هستم و امیدوارم صدها پاکستانی دیگر هم به موفقیت اینچنینی دست یابند. در مورد تصویر پاکستان در خارج از کشور، فکر میکنم برای مردم جالب است که بُعد دیگری از پاکستان را ببینند.
نمیتوانم احساسم را در مورد بُردن اسکار بیان کنم. کاملا وصف ناپذیر است. مثل یک رویا میماند. به عنوان یک فیلمساز همیشه آرزو داشتم که برای دریافت اسکار نامزد شوم، حالا که آن را بدست آوردهام به سختی میتوانم احساسم را بیان کنم.
اکثر مردم پاکستان با واقعیتی به نام اسیدپاشی آشنا هستند. آیا فکر میکنید مردم در دیگر نقاط جهان نیز با چنین فاجعهای آشنا هستند؟ این مشکل در پاکستان تا چه حد گسترده است؟
بطور رسمی، سالانه بیش از صد مورد اسیدپاشی در پاکستان گزارش میشود، اگر چه مطمئنا آمار خیلی بیشتر از اینها است. در سطح جهان، در جنوب آسیا، کامبوج و جامائیکا نیز با این مسئله مواجه هستیم. اگرچه بسیاری از مردم نسبت به خشونت اسیدی آگاهی دارند، اما خیلی کم پیش آمده با کسانی که از این حوادث جان سالم به در بردهاند و یا سازمانهایی که علیه این نوع خشونت مبارزه میکنند، برخورد کرده باشند.
حفظ صورت را ساختم که شاید بتواند ابزاری آموزشی شود برای گسترش آگاهی و ترویج گفتوگو در این مورد. زاکیا و رخسانا، دو شخصیت اصلی در این فیلم نماد زنانی هستند که در مواجه با شرایط وحشتناک و غیر قابل تصور از خود بردباری و شجاعت نشان دادند. داستان آنها تماشاگران را تحت تاثیر قرار داد و خوشبختانه وجهه روشنی به این مسئله بخشید.
در مورد موضوعی بسیار بحث بر انگیز فیلم ساختید. بازخوردها در پاکستان و خارج از آن چطور بود؟
به عنوان یک روزنامهنگار تحقیقی، فکر کردم وظیفه دارم مسئلهای را مطرح کنم که هیچ کس دوست نداشت در مورد آن صحبت کند. خوشبختانه فیلمهایی که تاکنون ساختهام در سطح بینالمللی خوش درخشیدند و بازخوردهایی که دریافت کردم نشان میداد که مردم بابت آگاهی و اطلاعاتی که در اختیارشان قرار دادهام، بسیار سپاسگزار هستند. متاسفانه به دلیل محدودیتهایی که در پاکستان وجود دارد، نتوانستهام فیلم را به تعداد زیادی از تماشاگران نشان دهم. چند نمایش کوچک داشتم که برای مخاطبین خاص و جوامع آکادمیک بود که بازخوردهای مشابهی با تماشاگران بینالمللی دریافت کردم. کسانی هم بودند که فکر میکردند فیلم، چهرهی تاریکی از پاکستان را برای مخاطب غربی نشان میدهد و من را متهم به سیاه نمایی کردند؛ اما شخصا فکر میکنم به جای پاک کردن صورت مسئله و فرار از آن باید برای رفع آن چارهای اندیشید و اولین قدم در این راه آن است که بپذیریم کشور ما نیز مثل سایر کشورها مشکلاتی دارد که باید آنها را بر طرف کنیم.
بر اساس تجربهتان، فکر میکنید میزان خشونت علیه زنان و کودکان در اثر مرور زمان شدت یافته و یا اینکه نسبت به گذشته سطح آگاهی در این مورد افزایش داشته است؟ به نظرتان میتوانید به عنوان یک فیلمساز بر روی بعضی از این مسائل تاثیر بگذارید؟
اگر چه من در مقامی نیستم که بخواهم در مورد میزان خشونت و کاهش یا افزایش آن نظری بدهم اما فکر میکنم جوامع در گسترش آگاهی در مقایسه با گذشته مجهزتر شدهاند. با کمک رسانهها، سازمانها ی غیر دولتی و فعالین اجتماعی، خودِ مردم میتوانند به عنصری برای مقابله با خشونت در جوامعی که به حاشیه رانده شدهاند، تبدیل شوند.
بر سر زنهایی که از آنها تصویر گرفتید چه آمد؟ آیا پس از اتمام فیلمبرداری خبری از آنها دارید؟ آیا میدانند که فیلم و مشکلاتشان مورد توجه جهان قرار گرفته است؟
من با دکتر جواد در ارتباط هستم. او از موفقیت و توجهی که فیلم به دست آورده، حسابی هیجان زده شده است. با زاکیا و رخسانا که دو شخصیت اصلی فیلم هستند و از جمله کسانی بودند که توانستند از حملات اسید پاشی نجات پیدا کنند هم صحبت کردم و راجع به موفقیت فیلم به آنها گفتم و هر دو خیلی خوشحال شدند که فیلم توانسته بینندگان بیشتری در سراسر جهان پیدا کند. هدف اصلی آنها این بود که داستان زندگی خود را بگویند و نشان دهند که چطور زندگی بسیاری از زنان در سراسر جهان تحت تاثیر خشونت اسیدی قرار گرفته است.
در حال حاضر مشغول انجام چه پروژهای هستید؟
در حال حاضر بر روی دو پروژه کار میکنم که برای تلویزیون محلی پاکستان است. هنوز در مرحلهی تولید هستیم و امیدوارم که بتوانم تا پایان امسال آنها را روی شبکه ببرم.
و حالا آخرین سوال و البته مهمترین آنها! تصمیم گرفتید که برای مراسم اسکار چه بپوشید؟
برای مراسم، کراچی خواهم پوشید که طراح آن بونتو کاظمی است و طراح جواهراتم هم کیران و شهرزاد از طراحان لِیبِلز هستند. راستش خیلی هیجان زدهام که میتوانم استعدادهای پاکستانی که همگی نیز زن هستند را نشان دهم.