جلسات نقد و بررسی فیلمهای مستند جشنواره بین المللی سینماحقیقت، همه روزه از ساعت ۱۸ تا ۱۹: ۳۰ در سالن شماره ۳ سینما فلسطین برگزار میشود تا با حضور مستندسازان، منتقدان سینما و علاقمندان سینمای مستند، برخی آثار بخش مسابقه ملی این جشنواره مورد نقد و بررسی قرار بگیرد گزارش رسانهای نشستهای شب دوم جشنواره، به این شرح است:
- نام فیلم: لطفا با لبخند وارد شوید
کارگردان: رضا عباسی
منتقد: شاپور عظیمی
موضوع مستند: ابراهیم ۴۵ سال است که در تهران راننده تاکسی است، شرط سوار شدن در این تاکسی داشتن لبخند بر لب است.
اولین جلسه نقد و بررسی هفتمین جشنواره مستند سینماحقیقت به بررسی فیلم «لطفا با لبخند وارد شوید»، اختصاص یافت و البته کارگردان تا آخرین لحظه هیچکدام از نقدهای منتقدان را نپذیرفت.
رضا عباسی: من یک روز بهطور اتفاقی سوار این تاکسی شدم. اینقدر فضای آن برایم جذاب بود که بار دیگر که میخواستم سوار این تاکسی بشوم، دوربینم را با خودم بردم. آقای ابراهیم دهباشی ۴۵ سال است که در تهران مسافرکشی میکند، اما همچنان روحیه شادی دارد و راننده تاکسی بودن فقط برایش یک شغل نیست و جذابیتهای دیگری دارد. آقای دهباشی همانی هست که شما در فیلم میبینید، با همه مسافرها همین برخورد را دارد. همین برخوردش باعث شد تا تصمیم بگیرم درباره او فیلم بسازم. سعی میکردم در جاهایی او را هدایت کنم، اما به مستند بودن اثر وفادار بودم و چیزی که دیدید شخصیت واقعی این راننده تاکسی است. در پایان فیلم ما متوجه میشویم تمام این شادیهای آقای دهباشی برای پنهان کردن غم بزرگی است که در زندگیش دارد.
شاپور عظیمی: من نمیدانستم این هفتمین کار آقای عباسی است، اما این خوب است چون باعث شد با ذهن خالی به دیدن فیلم بروم. اولین چیزی که باعث شد من نتوانم این فیلم مستند را در سالن سینما دنبال کنم، بازی اغراقآمیز راننده تاکسی بود. تصور من این است که این شخص خیلی آزاد گذاشته شده، به طوری که هر چیزی میخواهد میگوید و هر برخوردی میخواهد انجام میدهد. به نظرم یک مستندساز آن زمان هوشمند عمل میکند که من تماشاچی متوجه دستکاریهای او در فیلم نشوم.
- نام فیلم: سووز (شوش)
کارگردان: فرشاد اکتسابی
منتقد: شاپور عظیمی
موضوع مستند: فعالیت و حضور طولانی کاوشگران و باستانشناسان فرانسوی در خرابههای باستانی شوش (از زمان سلطنت ناصرالدین شاه قاجار تا انقلاب ۵۷).
مستند «سووز» دومین اثری بود که در جلسههای دیروز مورد بررسی قرار گرفت و توانست بیشترین تشویق و تحسین حاضران را به دست بیاورد. کارگردان این مستند روحیه انعطافپذیر و مثبتی داشت و نقدهای منتقد جلسه را پذیرفت.
فرشاد اکتسابی: فیلم «شوش» از نظر اجرایی کار سختی بود، چون مستند داستانی بود و قسمتهایی از آن را در ایران و قسمتهایی را در فرانسه فیلمبرداری کردیم. کاوش در شوش طی قراردادی که در زمان ناصرالدینشاه بسته شده بود، تا قبل از انقلاب در انحصار فرانسویها بود. آن زمان علم باستانشناسی نبود و این افراد بیشتر معمار یا معدنیاب بودند، بخش مالی قضیه برایشان بیشتر اهمیت داشت و میخواستند گنج و شی ارزشمند پیدا کنند و با خود به کشورشان ببرند. من قضاوتی روی فیلمم ندارم. آنچه که شما بیننده یا منتقد میگویید، حتما درست است و من نباید روی فیلمیکه ساختهام حرف بزنم. اگر شما از فیلم من خوشتان آمده، یعنی کارم درست بوده است و اگر خوشتان نیامده حتما کار من مشکل داشته است. من جلسات نقد و بررسی را دوست دارم، چون میخواهم چیزهای جدیدی از آن بیاموزم.
شاپور عظیمی: بزرگترین سوال من این است که اگر ما تمام صحنههای بازسازی شده را از این فیلم حذف کنیم، چه اتفاقی میافتد؟ فیلم خیلی طولانی و خستهکننده شده، چون فراز و فرودی ندارد. اتفاقی در این فیلم نمیافتد که ما را به چالش بکشد. من در جلسات زیادی شرکت کردهام، اما تاکنون فیلمسازی شبیه به آقای اکتسابی ندیدهام. در واقع او جلسه ما را هم زیر سوال برد، چون بهترین داوران مخاطبان هستند و آنها میگویند که فیلم خوب هست یا بد. من امشب برای اولین بار خلعسلاح شدم.
- نام فیلم: شناسنامه
کارگردان: محمدرضا هاشمیان
منتقد: شاپور عظیمی
موضوع مستند: تاریخچه سجل احوال و صدور شناسنامه در ایران.
مستند «شناسنامه»، آخرین فیلمی بود که در جلسه دومین روز جشنواره مورد بررسی قرار گرفت و کارگردان فیلم از همان ابتدا با منتقد وارد بحث شد.
محمدرضاهاشمیان: این دومین فیلم مستندی است که تاکنون ساختهام، من به موضوعات پژوهشی علاقه دارم. قبلا مستند «سبز سفید سرخ» را با موضوع پرچم ایران کار کردم و به نظرم «شناسنامه» هم یکی از آن سوژههایی بود که امکان گسترش داشت. بخشهای بازسازی شده فیلم را دور از روایت و استنادات نمیدانم. در صحبتهای کارکنان قدیمی ثبت احوال موضوعاتی مطرح میشد که ما برای نشان دادن آنها هیچ سند، تصویر و حتی کاغذی نداشتیم که این اتفاقات را منعکس کرده باشند. همچنین احساس کردم مخاطب داستانهایی درباره شکل گرفتن نامهای خانوادگی در ذهنش دارد؛ به این دلیل بازسازی اتفاقات را مناسب فیلم شناسنامه دیدم. این موضوع را نمیدانستم که فیلم در قاب مانیتور با آنچه روی پرده میبینید، از نظر ریتم تفاوت دارد. اتفاقات روی پرده کندتر پیش میروند.
شاپور عظیمی: زمانی که در فهرست برنامهها عدد نوشته شده مقابل مدت زمان این مستند را دیدم، وحشت کردم. هشتادوپنج دقیقه به نظرم برای یک مستند زیاد بود، اما خوشبختانه دیدن این اثر خستهام نکرد. هر چند هنوز زمان طولانی فیلم را از نقاط ضعف آن میدانم، اما مهمترین ضعف فیلم، بخشهای بازسازی شده بود که آن را از حالت جدی بیرون میآورد و آن را غیر قابل استناد میکرد. به نظرم فیلم احتیاج به یک ویرایش تدوینی دارد، حتی جا دارد تا ۷۵ یا ۷۰ دقیقه هم برسد.