یک نویسنده و پژوهشگر سینمایی میگوید: "نسبت به گذشته در حوزهی پژوهش رشد قابل قبولی داشتهایم؛ ولی مستندسازان و علاقمندان سینمای مستند در پیشبرد امور پژوهشی خود (صرفنظر از امکانات اینترنتی) همچنان با موانع جدی روبرو هستند."
همایون امامی مستندساز، پژوهشگر و نویسندهی کتابهای تخصصی سینمای مستند در خصوص کم و کیف پیوند سینمای مستند با ادبیات و نقش آن در توسعه فرهنگ کتابخوانی گفت: "مخاطب کتابهای سینمایی به خصوص سینمای مستند، مخاطبانی خاص هستند و تنها علاقمندان این نوع سینما سراغ کتابهایی از این دست میروند. عموم افراد خواندن کتابهای تخصصی که به نوعی جنبهی اطلاعات جامعهی علمی و فرهنگی را دارد در برنامه کتابخوانی خود قرار نمیدهند، از همین رو باید مسئولان فرهنگی با برنامهریزی مدون نگاهی به گسترش کتابخوانی مردم در حوزههای تخصصی داشته باشند."
وی درادامه افزود: "فقر منابع اطلاعاتی، به صورتی عام در جامعهی ما رواج دارد. تعداد کتابخانههای عمومی ما نسبتی با انبوه پژوهشگران ما ندارد. شمارگان کتاب و فعالیت ناشران در تولید این منبع اطلاعاتی هم با موانع جدی روبروست. در حوزهی مستند و به خصوص در زمینه ی تاریخ سینمای مستند ایران این کاستیها به علت کم بودن علاقمندان (به نسبت گستره انبوه عمومی) بیشتر چشمگیر است." امامی در ادامه افزود: "این در حالی است که صنعت سینما امروزه به عنوان هنری جذاب و پرطرفدار مطرح است، با فیلم مستند متولد شده است. به این معنا که تمام فیلمهای برادران لومیر مستندند و در ایران هم تبار سینمای ما به سینمای مستند ختم میشود."
وی اضافه کرد: "در زمان مظفرالدینشاه، تجربهی عملی سینما، با فیلم مستند آغاز میشود. بهرغم این قدمت، مستندسازی در حوزه ی ادبیات رشد چشمگیری نداشته و نسبت قابل قبولی بین شمارگان انتشار و تعداد عنوانهای منتشرهی آن با ادبیات سینمایی به صورت عام وجود ندارد."
امامی معتقد است: "نسبت به گذشته ما رشد قابل قبولی داشتهایم؛ ولی این رشد تناسبی با میزان نیازمان به منابع اطلاعاتی در این زمینه ندارد و مستندسازان یا علاقمندان سینمای مستند در پیشبرد امور پژوهشی خود (صرفنظر از امکانات اینترنتی) همچنان با دشواری روبرو هستند. باید یادآوری کنم در زمینهی تاریخ سینمای مستند ایران و موقعیت مستندسازی، از اواخر دهه ی سی و دو دهه ی چهل و پنجاه، اطلاعات عمیق و مدونی وجود ندارد و این حوزه از فقیرترین حوزههای سینمای مستند ایران تلقی میشود."
این مستندساز در پاسخ به این مطلب که در قبال این نیازها چه گامهای مثبتی برداشته شده است گفت: "به هر حال علاقمندان جدی این شاخه از سینما نگذاشتهاند در این زمینه ما دستمان زیاد خالی باشد. دوست محققم، آقای محمد تهامینژاد با تالیف، ترجمه و پژوهشهای ارزشمند خود، به ویژه با ترجمهی آثار بیلنیکولز در این مورد بسیار کوشیدهاند." وی در ادامه متذکر شد: "آقای حمید احمدیلاری به عنوان یکی از سختکوشترین مترجمانی که نظری جدی بر ادبیات مستند دارند با ترجمهی کتابهایی از آلن روزنتال، مایکل رابیگر و دیگران به واقع باب تازه و مغفول ماندهای را به روی علاقمندان سینمای مستند گشودند؛ آقای دکتر احمد ضابطی جهرمی با ترجمهی شیوا و فصیحی که یک دهه پیش از کتاب بسیار مهم تاریخ سینمای مستند، نوشتهی اریک بارنو به دست دادند، در غنای ادبیات سینمای مستند سهیم بودهاند. اخیرا آقای محمد سعید محصصی که از اوایل انقلاب با مقالههای خوب در ماهنامهی سینمایی فیلم آشنا هستیم، تحقیق مبسوطی در زمینه ی مستند صنعتی را به پایان رساندهاند، آقای روبرت صافاریان، آقای پیروز کلانتری و دوستان دیگر در این زمینه بسیار کوشیدهاند."
امامی در ادامه با اشاره به این مطلب که بهعنوان یک نویسنده چه نقشی در این حوزه داشته است گفت: "انگیزه من از پژوهشهای مرتبط با سینمای مستند، در درجه ی نخست پاسخگویی به پرسشهای شخصی بوده است. وقتی هم پاسخها را یافتهام احساس کردم بد نیست آنها را هم با دیگر علاقمندان به اشتراک بگذارم؛ شاید کمکی تلقی شود. نخستین کتاب من به نام نقدی بر سیر تحول گفتار در سینمای مستند ایران سال ۱۳۸۰ در شمارگان اندک و اخیراً از سوی واحد انتشارات دانشکده صدا و سیما در شمارگانی قابل قبول منتشر شد." وی در ادامه افزود: "دو کتاب در زمینه ی نقد و بررسی سینمای مستند دارم با عنوانهایی چون پس قصه و سینمای مردمشناختی ایران، یک کتاب هم در زمینهی آموزشهای عملی مستندسازی و نحوه ی کاربرد درام در فیلم مستند نوشتهام که با عنوانی چون مستند: درام و ساختار دراماتیک از سوی نشر ساقی منتشر شده است، اداره پژوهش و آموزش سیما، در سال ۱۳۸۹ و در زمینه آشنایی با سبکشناسی سینمای مستند، کتاب جستاری در گونهشناسی سینمای مستند ایران را از من منتشر کرده است. و دو کتاب تاریخ شفاهی مستند مردمشناسی و آسیبشناسی مستند تلویزیونی با وجود آنکه سالهاست پژوهش آن به پایان رسیده و به ناشر تحویل شدهاند متاسفانه به دلیل بیثباتی اداری و برخوردهای سلیقهای مدیران، امکان انتشار نیافتهاند."
این مستندساز و پژوهشگر سینمای مستند در ادامهی صحبتهای خود با اشاره به این مطلب که هم اکنون مشغول نگارش کتاب پیشگامان سینمای مستند است دربارهی کم و کیف نگارش این کتاب گفت: "سه کتاب در دست تحقیق دارم که از عنوان کلی واحدی برخوردارند و قرار است در آینده به صورت یک بستهی انتشاراتی از سوی نشر ساقی منتشر شوند. این کتابها از عنوان کلی پیشگامان سینمای مستند برخوردارند و من فعلا روی سه مستندساز شاخص این سینما، یعنی آقایان هوشنگ شفتی، منوچهر طیاب و خسرو سینایی کار میکنم. قرار است دو تن دیگر از مستندسازان قدیمی سینمای ایران هم به این جمع سه نفره اضافه شوند، که چون مذاکرات در اینمورد به پایان نرسیده از اشاره به نامشان معذورم."
همایون امامی در پایان با اشاره به تازهترین کتابهایی که خوانده است گفت: "صرفنظر از مطالعات مربوط به منابع تحقیق تاریخ سینمای مستند ایران و نیز تاریخ اجتماعی، سیاسی قرن اخیر ایران، باید به کتاب ارزشمند آقای منوچهر طیاب با عنوان دریای پارس و کتاب ارزشمند برنگ بهزاد اشاره کنم، که تحقیق ارزشمندی است از سرکار خانم سودابه فضائلی در زمینه رمزپردازی اسب در روایات یونانی، اسطورهای، و حماسی."