غوغاسالاری


در پی اعتراض هادی آفریده به مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، روابط عمومی این مرکز جوابیه‌ای با عنوان "غوغاسالاری" منتشر کرد. متن این جوابیه در پی می‌آید:"جناب آقای هادی آفریده در مصاحبه‌ای با خبرگزاری ایسنا به طرح اتهاماتی درخصوص فعالیت‌های مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی پرداخته که بسیار دور از واقع است و ما را به اجبار و اکراه برای تنویر افکار عمومی به پاسخی اجمالی به برخی از نکات آن وامی‌دارد. آقای آفریده در بخشی از این مصاحبه، خود را فیلم‏سازی مستقل خوانده‌اند؛ در حالی که هیچ ملاکی یا تعریف روشنی از مستقل بودن خود ارائه نکرده‌اند، اما کسانی را که با مرکز همکاری می‌کنند، افرادی سفارشی‌ساز، جناحی و تبلیغاتی خوانده‌اند، بدون آن که از هویت و ماهیت سازندگان و آثار فیلم‏سازان همکار مرکز اطلاعی داشته یا ارائه کرده باشند. این در حالی است که مهم‌ترین تولیدات نامبرده یعنی دو فیلم گردآفرید و نی‌آوران از تولیدات همین مرکز محسوب می‌شوند، تعریف مستقل بودن این فیلمساز بسیار جدی و البته کمی شیرین و قابل تامل جلوه می‌کند. در هر حال ایشان که خود رکورددار مصاحبه و مناظره و مجادله در مخالفت‌خوانی با فضای جدید مرکز هستند (و این شائبه را ایجاد می‌کنند که حیات هنری فرد را مرهون حضور در صحنه خبری می‌دانند) مرکز را متهم به رکوردداری در کندی روند تولید می‌کنند. حال آن که مرکز در شرایط بسیار دشوار مالی سال جدید - که البته متاثر از فضای عمومی طرح عظیم تحول اقتصادی کشور است و همه باید خود را موظف به حمایت از آن بدانیم - توانسته با تولید بیش از یکصد اثر، دوره موفقی را پشت ‌سر بگذارد، به گونه‌ای که آقای آفریده خود نیز با اشاره به اخبار منتشره در سایت ‌مرکز به حجم تولیدات اذعان کرده‌اند.
از دیگر شیرینی‌های کلام ایشان در قهرآلود خواندن موضع مرکز نسبت به فیلم‏سازان مستقل این است که نامبرده در شرح روند ارائه فیلم‏نامه خود اشاره کرده‌اند که در اولین روزهای کاری شورای جدید، طرح ایشان به سرعت به تصویب رسیده و مرکز نصف بودجه درخواستی وی را تصویب کرده ‌است. این در حالی است که در پرده‌ای دیگر از این صورت‌خوانی جناب آقای هادی آفریده براساس برآورد موجود ارائه‌شده از سوی نامبرده، وی برای ساخت فیلم صورت‌خوانی با زمان 52 دقیقه درخواست هجده میلیون و سیصدهزارتومان را به مرکز ارائه داده و شورای تولید مرکز در جهت بهبود کیفی اثر، زمان فیلم را برای 40 دقیقه مناسب دیده و با رقم چهارده میلیون و پانصد هزار تومان موافقت کرده، یعنی صرف‌نظر از 12 دقیقه کاهش زمان فیلم بیش از 80% بودجه درخواستی ایشان مصوب شده است و روند اجرایی آن پس از جشنواره آغاز شده بود و از آنجا که اساساً طبق نظر خود ایشان قرار بود این پروژه در ماه محرم بویژه ایام عزاداری سالار شهیدان به خاطر تجمع صورت خوانان فیلم‏برداری شود، جای تعجب دارد که بلافاصله عجولانه تصمیم به انصراف از پروژه گرفته و آن را رسانه‌یی کرده‌اند. ایشان در قسمتی دیگر از مصاحبه‌ خود اعلام کرده‌اند: مرکز با فیلم‏سازانی کار می‌کند که نه در انجمن مستندسازان نه در انجمن فیلم کوتاه و نه در... حضور نداشته و هیچ کس آنها را ندیده است. ایشان که به اذعان خود اخبار سایت مرکز را دنبال می‌کند، بعید است که به اسامی افرادی چون: آقای فارسی، آقای ندایی، آقای بهرامی‌مقدم، آقای محمدرضا اکبری، آقای پناه‌برخدا رضایی، آقای جان میرزایی، آقای خان‌جهانی، آقای ابوطالب، آقای قنبری و ... که در همین ایام چندماهه، با مرکز قرارداد بسته‌اند، ‌برنخورده باشند؛ که این بی‌اطلاعی ایشان نباید باعث اعلام حکم باشد و اگر هم دیده باشند، باید پرسید آیا این افراد، مستندسازان ناشناخته این سرزمین هستند؟ اگر آقای آفریده حتی یک نفر از این مستندسازان را هم نمی شناسند، توصیه می‌شود ایشان در صورت‌خوانی مستندسازان تجدید نظر کنند و اگر کار سپردن به این افراد خطاست و یا آنها متهمان سفارشی‌سازی هستند، موضوعی است که حتما جای تامل دارد. با این وجود آیا هیچ‌کدام از این افراد در اجرای پروژه‌هایشان، با مشکل مالی روبرو نبوده‌اند؟ و مرکز با گشاده‌دستی هر آنچه آنها طلب‌ کرده‌اند، به آنها اعطا نکرده است؟
اما نکته دیگر، در جایی که آقای آفریده در هر تریبونی مرتب رویکرد فعلی مرکز را به چالش می‌کشند، آیا اجازه هست پرسیده شود چرا اینقدر مُصرانه در پی‌ تامین نظر مرکز در ساخت فیلم مورد دلخواه مدیران آن است؟ پاسخ احتمالی این نوع حرکات به نظر می‏رسد این باشد که عده‌ای برای راه‌انداختن کار خود تمایل دارند تا از هر ترفندی استفاده کنند، از جمله ترفند غوغاسالاری خبری. اما مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی همانگونه که بارها نیز اعلام کرده، تنها بر طبق برنامه و بر اساس توان و شرایط موجودش، به وظیفه خود عمل می‌کند. چنانچه برخورد صادقانه مدیران مرکز در خصوص اعلام کمبود بودجه، همچنین برگزاری بزرگترین جشنواره مجموعه مستند در کشور را که به طور طبیعی با مشکل روبه‌روست، نمی‌توانند هضم کنند. این دیگر می تواند مشکل شخصی تلقی شود!
در انتها توجه به این نکته از مصاحبه ایشان نیز خالی از لطف نیست که خود را طی حکمی طلبکارانه، صاحبخانه مرکز خوانده و لابد مدیران را مستاجر آن می‌خوانند که حرفی قابل بررسی است. اما حتی اگر چنین نیز باشد، راه بیرون کردن مستاجران این خانه - که ایشان در عمر ده‌ساله فیلم‏سازی خود تعویض ده‌ها نفر مدیر را به چشم خود دیده - الزاماً استفاده از تهدید و تهمت در ملا عام نیست. چرا که دوره غوغاسالاری خبری به سر آمده است و با برخوردهای احساسی و طرح قبوض موبایل پرداخت‌نشده و بیکاری و خانه‌نشینی مستندسازان و انتصاب همه این گرفتاری‏ها به مرکز، هیچ مستندساز هوشمندی از طرح این موضوعات استقبال نخواهد کرد. با همه این توضیحات همچون همیشه مرکز خانه همه مستندسازان بی‌ادعا اما کوشا در عرصه فرهنگ و هنر کشور است و مدیران آن خادمان این خانه‌اند که تولیت آن را به عهده دارند و با عشق به خدمت در آن مشغول هستند، چه این مدت کوتاه باشد چه نیمه‌بلند".

در همین زمینه:
برخورد مرکز گسترش با مستندسازان مستقل قهرآلود است

 

منبع: ایسنا | تاريخ: 1389/09/13
 | فهرست مطالب ابتدای صفحه | 
به گروه فيس بوک ما بپيونديد